ماشینآلات خرد؛ حلقه مفقوده بخش معدن
دنیای معدن -با بیان دلایل فوق و در ادغام با تجربهی نگارنده، باید اذعان داشت استفاده از ماشینآلات خرد در معادن نه غریب و نه دارای منع قانونی و حتی ایمنی است. اما مشکل زمانی بروز میکند که این خرد شدن به صورت پیوسته ادامه دارد. کامیون ده تن و یا بیل 22 تنی در کارهای عمرانی شهرهای کوچک کاربرد دارد.
معادن از اقدامات عمرانی ـ اقتصادی بزرگ مقیاس محسوب میشوند. این بخش همیشه پذیرای فنآوریهای نوینی است که ضمن افزایش قدرت عملیاتی، باعث کاهش هزینههای تولید شود. هدفی که تلویحاً بهرهوری را همکفو با بزرگسازی ابعاد و احجام ماشینآلات معدنی قرار میدهد.
در تعداد زیادی از معادن دنیا هم اکنون از کامیونهای با قدرت انتقال 400 تا 700 تن بار برای استفاده میشود. به همین نسبت ماشینآلات استخراجی و بارگیری، همچون شاولها، بیلهایچرخشی، بولدوزرها، بیلهای مکانیکی و حتی لودرها نیز پیشرفت کردهاند. این روند سیری ناپذیر همچنان و با شتاب به پیش میرود و شرکتهای بزرگ تولید کننده ماشینآلات معدنی در این راستا در حال طراحی مدلهای مفهومی با توان عملیاتی بالاتر و در مقابل مصرف انرژی و آلایندگیهای پایینتر هستند.
اما برخلاف این نگرش جهانی، در معادن کشور در دهه گذشته، نه تنها حداقل حرکت مثبتی به سوی افزایش سهم ماشینآلات غولپیکر صورت نپذیرفته، بلکه به عکس اقبال به ماشینآلات کوچک، که بعضاً در حوزههای عمرانی نیز، به سبب بهرهوری پایین، در حال حذف هستند، بیشتر شده است دلایل این نگرش متضاد با جهان در ایران را شایر در چهار عنوان زیبر بتوان خلاصه کرد:
همیشه پای تحریم در میان است
موضوع تحریم در بخش ماشینآلات معدنی فراتر از یک بهانه برای توجیه ناکردهها بود. قرار گرفتن این نوع ماشینآلات در زمره ابرفنآوریها و یا اصلاحاً "هایتک" از سویی و تابعیت آمریکایی اصلیترین تولیدکنندگان این ماشینآلات، همچون کاترپیلار، مانع دسترسی آزاد به اینچنین ماشینآلاتی در کشور شد.
این عدم دسترسی به گونهای بود که حتی در معادنی همچون چغارت که از ابتدای فعالیت از دستگاههای شاول بهره میبرد، با مستهلک شدن این خوردوها و عدم پاسخگویی به نیازهای روز معدن، به تدریج خدمتدهی آنها حذف و ماشینآلات نسبتاً سبک جانشینشان در استخراج معدن شد.
جایگزینی بخش خصوصی با نگرش محدود با بخش دولتی بلندمدتنگر
طی سالهای اخیر و با تغییر نگرش از مدیریت همهجانبه بخش دولتی به نظارت و کوچکسازی دولت در معادن بزرگ، باعث سپردن مبحث تولید و حمل به بخش خصوصی شده است متأسفانه بخش خصوصی نوپای کشور نتوانسته است راهبرد خود را به گونهای تنظیم نماید سود عظیم بلند را بر منفعت آنی و اندک ارحج قرار دهد. البته در این مود نیز دلایل قابل قبولی از سوی بخش خصوصی ارایه میشود.
عدم ثبات در تصمیمات جاری کشور، کوتاهمدت بودن قراردادهای پیمانکاری، پرداختهای نامتناسب با حجم سرمایهگذاری واقعی و امثال آن از حمله دلیلهایی است که باعث شده بخش خصوصی رغبتی به خرید و وارد کردن ماشینآلات معدنی روز را نداشته باشد. نباید فراموش کرد هزسنه های بالای تملک ماشینآلات معدنی در بلند مدت و به علت مزیتهای فنی خود اقدامی اقتصادی و فنی محسوب میشود.
تناسب میان حجم معدن و پتانسیل ماشینآلات
ایران بر خلاف تعدد ذخایر، فارغ از تعصبات بیمورد، فاقد تعداد قابل توجهی معدن فعال بزرگ در کلاس جهانی چهاز نوع فلزی و چهاز نوع غیر فلزی است. در حالی که در ممالکی همچون ایالات متحده، روسیه و برخی کشورهای مشترکالمنافع، استرالیا، کانادا، آفریقای جنوبی، شیلی، برزیل و حتی سوئد معادن چند ده میلیارد تنی پدیدههایی آشنا هستند، اما در ایران به جز معدن مس سرچشمه که، ذخیره آن را بیش از یک میلیاردتن تخمین زده شده، سایر معادن بزرگ در مقیاش ملی، تناژی در حد چند ده میلیون تن دارند. عمر مفید این معادن اغلب بیش از 20 سال تعیین شده است.
با این فرضیات معدنی با تناژ 200 میلیون تن روزانه تنها 50 سرویس انتقال بار برای کامیونهای 700 تنی خواهد داشت. با توجه به فعالیت سه شیفت هر معدن و لزوم خریداری تعدادی از این ماشینآلات که فرآیند خدمات پساز فروش و تعمیر و نگهداری را مقرون به صرفه کند، شاید هر دستگاه کامیون با این حجم در هر شیفت کاری نهایتاً یک سرویس بار را انتقال دهد.
در همین معادن و به علت استفاده از طراحی جبههکار کوتاه استفاده از ماشینآلات استخراج و بارگیری ویژه نیز عملاً غیرضروری است.
تعمیر و نگهداری ساده ماشینآلات کوچک
ماشینآلات ویژه معدنکاری نیازمند تعمیرات تخصصی هستند که میباید تحت نظارت شرکت پیمانکار، در محل معدن و توسط گروههای تکنسین آموزش دیده نزد شرکت سازنده این ماشینآلات انجام شود هزینههای ساخت تأسیسات مدنظر و آموزش نیروها و زمانبر بوده تأمین برخی قطعات این ماشینها باعث شده در شرایط سخت بازرگانی بینالملل، ناشی از حصر اقتصادی، اقبال به توسعه فنآوریهای نو در این بخش از معدن چندان دیده نشود.
ضمن آنکه در بدترین شراط اعزام کامیون به نزدیکترین شهر باعث رفع جدیترین نقایص خودروهای سبک میشود. در حالی که در مورد خودروهای تخصصی معدنی رهی جز تعمیر نهایی توسط گروههای خارجی در خود معدن نیست.
با بیان دلایل فوق و در ادغام با تجربهی نگارنده، باید اذعان داشت استفاده از ماشینآلات خرد در معادن نه غریب و نه دارای منع قانونی و حتی ایمنی است. اما مشکل زمانی بروز میکند که این خرد شدن به صورت پیوسته ادامه دارد. کامیون ده تن و یا بیل 22 تنی در کارهای عمرانی شهرهای کوچک کاربرد دارد.
شاید برای کاهش مضرات بهرهگیری از ماشینآلات معدنی، بتوان با کمپانیهای خودروساز شناخته شده برای خرید و حتی واردسازی فنآوری کامیبونهایی با حتی ظرفیت نزدیک 50 تن، و با فنآوری مشابه کامیون تک و یا دو محوره امروزی، وارد مذاکره شد. احتمال زیادی دارد که این نوع ماشینآلات همان حلقه مفقوده در زنجیره اکتشاف و عرضه ماده خام به بازازها هستند.
دیدگاهتان را بنویسید