158930

چالش‌های فعالان طلا

دنیای معدن - یکی از چالش‌های اساسی در هزاره سوم را می‌توان توسعه پایدار روستایی دانست. در راهبرد‌های جدید توسعه روستایی، تاکید بر ایجاد اشتغال و درآمد در بخش‌های غیر‌کشاورزی، تصمیم‌گیری غیرمتمرکز و مشارکتی از طریق صنعتی شدن نواحی روستایی از جمله راه‌های دستیابی به کاهش سطح و شدت فقر و مهاجرت عنوان می‌شود.

محمدرضا بهرامن رئیس خانه معدن ایران یکی از چالش‌های اساسی در هزاره سوم را می‌توان توسعه پایدار روستایی دانست. در راهبرد‌های جدید توسعه روستایی، تاکید بر ایجاد اشتغال و درآمد در بخش‌های غیر‌کشاورزی، تصمیم‌گیری غیرمتمرکز و مشارکتی از طریق صنعتی شدن نواحی روستایی از جمله راه‌های دستیابی به کاهش سطح و شدت فقر و مهاجرت عنوان می‌شود.

صنعتی شدن روستاها، یک کاتالیزور برای ایجاد اشتغال پایدار و از راه‌حل‌های کاهش فقر و بیکاری در مناطق روستایی است و بر همین اساس صنعتی شدن روستاها و گسترش فعالیت‌های غیرکشاورزی عامل مهم و اساسی در افزایش رفاه و تامین کالا‌ها و خدمات ضروری برای خانواده‌های فقیر روستایی محسوب می‌شود.

در ایران، توسعه روستاها و ارتباط آنها با معدن‌کاری را می‌توان به سه دسته «روستاهایی که صرفا به‌خاطر فعالیت‌های معدنی در نزدیکی معادن به‌وجود آمده‌اند و حتی نام خود را از معدن گرفته‌اند، روستاهایی که بعد از فعالیت معادن طلا به‌وجود آمده‌اند و روستاهایی که به‌دلیل فعالیت‌های معدنی توسعه یافته‌اند حتی گاه در بین آنها روستاها به شهر تبدیل شده‌اند» دسته بندی کرد. از جمله روستاهایی که صرفا به سبب فعالیت معادن طلا به‌وجود آمده‌اند می‌توان به «موته، طلای همدان، آستانه، عباس‌آباد، آینالو، خاروانا(خروانق)، گیلوان چال، باب کهنوج، توزگی، بزمان، چاه موسی، خلیفه‌لو، رازلیق و... » اشاره کرد. در این میان این نکته را باید در نظر گرفت که روستاها ارتباط تنگاتنگی به لحاظ رونق اقتصادی و اجتماعی با معادن دارند به طوری که با تمام شدن ذخیره یا ایجاد چالش‌هایی از قبیل معارضان محلی و نبود امنیت سرمایه‌گذار و... که مانع از تولید در معادن طلا می‌شوند و این معادن را با تعطیلی مواجه می‌کند، موجب کاهش رونق و گاه خالی شدن روستا از سکنه می‌شود. از سوی دیگر، معادنی هستند که پتانسیل فعال شدن دارند، ولی فعال نیستند و می‌توانند نقش بسیار بالایی در توسعه اقتصاد روستا داشته باشند. در اینجاست که اغلب دیده شده که مردم روستاها از ورود تیم‌های اکتشافی استقبال می‌کنند و امیدوارند که کانسار در حال اکتشاف هرچه سریع‌تر به یک معدن بزرگ و فعال تبدیل شود.

چالش‌های صادرات طلا

اهمیت این ماده معدنی در حالی است که فعالان این بخش در حال حاضر با مشکلات بسیاری روبه‌رو هستند، در این خصوص می‌توان به چالش‌های صادرات طلا اشاره کرد. امکان صادرات شمش طلای تولیدی معادن ایران از سال ۱۳۹۵ و پس از آن در سال ۱۳۹۸ با قید شرایطی با توجه به مصوبه شورای پول و اعتبار فراهم شد، اما به‌دلیل بوروکراسی پیچیده این قانون عملا با محدودیت‌هایی همراه است که در این خصوص می‌توان به موارد زیر اشاره کرد. الف- قید عدم توانایی فروش داخلی با قیمت رقابتی. پر واضح است که اثبات این امر مقدور نخواهد بود، البته که نشانه‌های این موضوع از عدم استقبال از عرضه طلا در بورس کالا کاملا قابل استنباط است. همچنین با توجه به تحریم بودن طلای تولید ایران جهت صادرات، اگر امکان فروش قانونی برای تولیدکنندگان فراهم باشد هیچ تولیدکننده‌ای ریسک این موضوع را به خود تحمیل نخواهد کرد. ب- با توجه به این قانون سه دستگاه وزارت صمت، بانک‌مرکزی و گمرک جمهوری اسلامی ایران توامان دارای مسوولیت‌هایی در خصوص صادرات طلای تولیدی معادن ایران هستند که این امر باعث به‌ وجود آمدن بوروکراسی سنگین شده است که عملا شروع به صادرات تا اتمام آن نزدیک به ۶ ماه زمان خواهد برد. پ- متولی اصلی صادرات طلا در ایران، بانک‌مرکزی است که این امر می‌تواند فقط درخصوص طلای تولیدی معادن با توجه به اشراف وزارت صمت به مشکلات تولید کنندگان با الزام رعایت قوانین بانک‌مرکزی به وزارت صمت محول شود. ت- صادرات طلا در قانون مشروط به عودت شمش استاندارد یا فروش ارز معادل آن در سامانه سنا بود. اما با توجه به ایجاد سامانه نیما درحال‌حاضر صادرکنندگان ملزم به ارائه ارز در سامانه نیما هستند که به نظر می‌رسد شرایط ابتدایی و فروش ارز با توجه به نرخ سنا جلوی ابتلائات آتی را خواهد گرفت و باعث افزایش انگیزه صادرات خواهد شد.

ج- تغییر نگاه به صادرات شمش طلای تولیدی معادن از پشتوانه ارزی به یک محصول معدنی و صنعتی حتما به صادرات و جهش تولید و رونق اکتشاف و بهره‌برداری از معادن کمک فراوانی خواهد کرد. لازم است این موضوع کاملا تبیین شود که طلای تولیدی معادن با سایر محصولات تولیدی و صنعتی تفاوتی ندارد و بزرگ‌ترین تولیدکنندگان طلا در دنیا لزوما خود بزرگ‌ترین خریداران طلا نیستند و این طلا با طلای ذخایر بانک‌های مرکزی جهان متفاوت است.

د- عدم دسترسی به بازارهای جهانی و نبود کارخانه‌های تولید شمش طلا با استاندارد جهانی.

پیشنهادها:

۱- با توجه به هزینه‌بر و طولانی بودن اکتشاف طلا درحال‌حاضر لازم است دولت حمایت‌های بیشتری نسبت به سایر معادن از اکتشافات طلا کند.

۲- با توجه به تحریم سیانید سدیم به‌عنوان ماده اولیه تولید طلا لازم است شرایط واردات ماده شیمیایی فوق برای تولید‌کنندگان تسهیل شود و همچنین ملزومات تولید این ماده شیمیایی در ایران فراهم شود.

۳- با توجه به اسم طلا و برداشت‌های ذهنی مردم از سودآوری معادن طلا که با واقعیت‌های معدنی و تولیدی متفاوت است شایسته است حاکمیت با تمام ظرفیت‌های ممکن از سرمایه‌گذاران حمایت به‌عمل آورد و در غیر ‌این صورت شاهد برداشت‌های غیرمجاز و افزایش تعارضات معارضان محلی با تولیدکنندگان خواهیم بود که این امر می‌تواند در میان مدت علاوه بر بی‌انگیزه شدن سرمایه‌گذاران برای توسعه معادن باعث تعطیلی واحد‌های فعال نیز خواهد شد.

۴- نبود کارخانه‌های Refinery استاندارد طلا در ایران، این امر به‌دلیل تحریم‌ها همچنین عدم تولید حداقل سالانه طلا در ایران باعث شده است نیاز به صادرات شمش طلا در ایران برای معادن مضاعف باشد. توجه به این امر ضروری است راه‌های سنتی تولید شمش ۹۹/۹۹ یا ۹۹ در ایران درخصوص محصول تولیدی معادن با توجه به اینکه طلای معدنی عموما با فلزات گرانبها دیگر همراه است باعث از بین رفتن فلزات همراه و همچنین از دست دادن طلا در فرآیند غیر‌ایزوله ذوب خواهد بود.

۵- نبود بازار برای محصولات تولیدی معادن ایران، با توجه به عدم تولید شمش استاندارد با توجه به دلیل ذکر شده در بالا، بانک‌مرکزی ایران قادر به خرید طلا از معدن‌کاران ایرانی نیست و متاسفانه به‌دلیل شرایط خاص بازار طلای ایران از جمله عدم شفافیت معاملات طلا عملا تولیدکنندگان ایرانی قادر به فروش محصولات خود در بازار ایران به‌صورت رسمی نخواهند بود و متاسفانه اقدام به فروش محصول خود به‌صورت غیررسمی خواهند کرد که این امر تبعات بسیار برای آنها خواهد داشت.

دیدگاهتان را بنویسید