137989

قصه پرغصه فعالیت معدنکاری در ندوشن

دنیای معدن - صدای انفجار، لرزه و زوزه بلدوزرها در دل کوه، گوش ها را می خراشد و گرد و غبار چهره طبیعت زیبای شهرمان ندوشن را مکدر می کند و گاهی غرش تریلی های حامل مواد معدنی، آرامش شب و روز را از مردم منطقه می رباید.

به گزارش دنیای معدن، فعالیت معدنکاری در ندوشن سالهاست، امان و امید را از مردم این شهر بریده و آنها را به ستوه آورده است؛ هر شهرندوی که نظارگر این قصه است، حضور و ترافیک بالای تریلی ها را در جاده های ارتباطی این خطه می بیند افسوس می خورد که چرا این گونه سرمایه های شهرش به تاراج می برند و خود بهره ای از آن ندارد.
قصه پر غصه معدن و معدنکاری در شهرمان ندوشن، قصه قدیمی و مثنوی « هفتادمن» است که زیاد گفته، نوشته و خوانده شده؛ اما خریداری ندارد و گویا گوش شنوایی نیست و انگار شهر فراموش شده و سکنه ای ندارد.
ندوشن استان یزد، سرزمینی است که خنکای نسیمش روح هر انسان خسته ای را در اوج گرمای تابستان طراوت می بخشد و مناظر و طبیعت زیبایش، چشم هر بیننده ای را می نوازد؛ اما این شهر امروز به جولانگاه معدن و معدنکاری تبدیل شده است.
بلدوزرها بی رحمانه به جان طبیعت منطقه افتاده اند و چهره تنیده در آفتاب « سفیده» اش را زخم آلود می کنند و سود جویان به بازار گرمی معادن، ذخایرگرانبهایش را به یغما می برند.
پنجه های سخت، خشن و فولادین ماشین آلات غول پیکر، شب و روز بر گرده سفید « سفیده » شهرمان فرود می آید و ایستادگی، عظمت و غرور کوههایش را در هم می شکند.
طبیعت زیبا، آبشارها، سنگ آب ها، کوهها و مراتع و زیست گاه های حیات وحش با فعالیت های گسترده و بی رویه معدنکاری در حال نابودی است و ندای دوستداران طبیعت و حامیان محیط زیست شهرمان را فریاد رسی نیست.
فعالیت بی رویه معدنکاری در گوشه و کنار منطقه ، قلب هر شهروندی را می فشارد؛ اقدامی که به معضلی بزرگ برای این شهر تبدیل شده است و چیزی که مردم باید تاوان آن را بپردازند.
حوادث رانندگی و تصادفات جاده ای و به خطر افتادن جان و مال مردم در رفت و آمد تریلی های حامل مواد معدنی، تخریب جاده و راه ارتباطی، آلودگی محیط زیست، تحمیل انواع بیماری های تنفسی و ریوی تاوانی است که مردمان این دیار در اثر فعالیت های بی رویه معدنکاری و سود جویی عده ای خاص باید بپردازند.
طبیعت بکر و زیبای ندوشن که خاطرات تلخ و شیرین گذشتگان این مرز و بوم را در خود نهفته دارد؛ امروز نظاره گر بی رحمی ها و خشونت های عده ای شده است.
زخم های عمیق وارد شده بر پیکر نیمه جان طبیعت ندوشن که زیبایی اش زبانزد خاص و عام است به حدی است که دیگر راه جبرانی برای آن وجود ندارد.
مردم ندوشن دیگر فعالیت معدنکاری را تاب نمی آورند و تحمل سختی های آن را ندارند، اصلاح شیوه برداشت و یا تعطیلی آن را خواستارند؛ چراکه زخم های طبیعت زادگاه خود را زخمی عمیق بر پیکر خود می دانند.
عمق فاجعه تخریب طبیعت ندوشن آنقدر زیاد است که آه از نهاد طبیعت دوستان بر آمده ؛ گلها و بوته های آن بر اثر این بی مهری ها پژمرده شده است و آب در چشمه سارها جاری نیست و به منزلگاه نمی رسد.
آهوان دشت تپیده در خاک ، ناله کنان از زوزه و غرش بلدوزرها و تریلی ها رمیده اند و مرغان آسمان نظارگر این همه بی مهری هستند.
گرچه صدای رسای مردمان این دیار را فریاد رسی نیست؛ اما باز امیدشان به خداست و به وجدان و انصافی کسانی است که شاید روزی بیدار شود.
هم اینک حدود 30 معدن از جمله سنگ آهن، سنگ های تزئینی و ساختمانی و خاک های کاشی و صنعتی در ندوشن فعال است.
ندوشن از توابع شهرستان میبد با پنج هزار نفر جمعیت در 80 کیلومتری شمال غربی مرکز استان واقع است.
احمد جعفری ندوشن

دیدگاهتان را بنویسید