مبادلات تهاتری فولاد به شرط تنوع
دنیای معدن -به نظر میرسد وقتی پول نباشد، صحبت از تهاتر به میان کشیده میشود و این یکی از مشکلات بزرگ اقتصادی است زیرا ارزشگذاری به یک مشکل بزرگ تبدیل و مطلوبیت کالا بین ارزشگذاریها گم میشود.
تهاتر مزیت دارد اما بهشرطی که انتخاب و تنوع در انتخاب وجود داشته باشد. اگر قرار است بدهی با کالا تهاتر شود مشکل نقدینگی که ناشی از فروخته نشدن کالا و نبود بازار است از بدهکار به طلبکار منتقل میشود و طلبکار زمانی این روش معامله را قبول میکند که چاره دیگری ندارد. در کشورهای پیشرفته مانند امریکا نیز تهاتر انجام میشود اما در آنجا سایتهای تهاتری کالا با کالاهای مختلف وجود دارد و مبنا نیز همان ارزش کالا و در درجه اصلی اهمیت مطلوبیت کالا بین دو فرد است. تهاتر در جوامع پیشرفته مکمل پول است نه نبود نقدینگی و هدف آن کارآتر کردن اقتصاد است اما تهاتر در جایی که پول نیست هر هدفی میتواند داشته باشد بهجز افزایش کارآیی نظام پولی و بخش مهمی از اقتصاد است.
وقتی در یکی از صنایع مهم کشور مشکل نرخگذاری داریم بهطور طبیعی نرخگذاری در معاملات تهاتری شکل جدیتری بهخود میگیرد. مشکل اصلی صنعت فولاد درحالحاضر نقدینگی است که این موضوع امری تبعی یا معلول علتهای دیگر است. نقدینگی بهدلیل نبود بازار فروش، بالا بودن هزینههای تولید و نیز بالا بودن نرخ بازده تولیدات است. اما چرا بازار فروش وجود ندارد؟ با ورود محصولات ارزاننرخ که ناشی از فناوریهای جدید تولید است، طبیعی است با مشکل نقدینگی روبهرو شویم زیرا فناوری، هم کیفیت را بالا میبرد و هم نرخ تمام شده را کاهش میدهد. سرمایهگذاری در تولید فولاد با دانش و فناوری روز در چند سال گذشته انجام نشده است.
دولتی بودن بخشهای تولیدی در زمینه فولاد سبب شده نگاه بلندمدت در چشمان «مدیران کوتاهمدت» وجود نداشته باشد. گران بودن حاملهای انرژی از برق گرفته تا حملونقل، نه تنها صنعت فولاد، بلکه بسیاری از صنایع که نرخ واحد هزینه حمل در مقابل نرخ واحد فروش را افزایش میدهد را تحتتاثیر قرار داده است. همه این عوامل مرتبط به هم، دست بهدست هم داده تا شاهد گران شدن محصول و پایین آمدن کیفیت باشیم. همچنین نبود بازار داخلی و قدرت رقابت نداشتن با بازارهای خارجی سبب شده قادر به عرضه کالای داخلی به خارج نباشیم و همین موضوع در نهایت کمبود نقدینگی را رقم زده است. اینکه عرضهکنندگان فولاد به جای طلب پیمانکاران مجتمعهای فولادی حواله میلگرد میدهند و این امر شفافیت ندارد و اینکه گفته میشود اگر همین معامله در بورس انجام شود، شفافیت پیدا میکند، حرف نادرستی است.
در بورس زمانی نرخ شفافیت پیدا میکند که تعداد زیادی خریدار و فروشنده برای یک معامله حاضر باشند نه یک یا چند معامله برای تسویه یک بدهی. تولیدکننده میتواند اوراق بدهی منتشر و از طریق بورس تامین مالی کند اما چرا این اتفاق نمیافتد؟ مشکل اصلی به همان بازار فروش برمیگردد. اگر در بازار فروش نقدینگی مناسبی وجود داشته باشد دیگر نیازی به معامله تهاتری نیست، تهاتر تعاریف و زمینههای گوناگون خود را دارد و آنچه اینجا انجام میشود تنها تسویه بدهی است که میتواند در حسابداری یک ثبت تهاتری در دفاتر را در پی داشته باشد و شکل تهاتری پیدا میکند.
محمدمهدی رفیعی - کارشناس بورس کالا
دیدگاهتان را بنویسید