134841

انعطاف‌پذیری در اقتصاد معدن

دنیای معدن -در دهه گذشته میلادی، تمرکز بر توسعه معادن و آماده‌سازی آنها برای تولید بود. تقاضا برای عرضه، فراتر از حد منابع در دسترس بود و نرخ کامودیتی‌ها متناسب با میزان عرضه و تقاضا، افزایش یا کاهش می‌یافت.

در این فضا افراد موفق کسانی بودند که زودتر به تولید دست می‌یافتند. امروز عرضه و تقاضا به تعادل رسیده است و رقابت، نرخ کالاها را کاهش می‌دهد. اکنون صرف تولید اهمیت ندارد بلکه داشتن تولید کارآمد مهم است. در دنیای تغییریافته، کسانی موفق خواهند شد که اقتصاد معادن را درک کرده و برای حفظ و بهبود اقتصادی معادن، انعطاف‌پذیر بوده و خود را تغییر دهند.

«میزان کارآیی» در هنگام گرانی کامودیتی‌ها خود را پنهان می‌کند. ناکارآمدی و کارآیی ضعیف هنگامی مشهود می‌شود که نرخ بازارهای جهانی رو به کاهش باشد؛ آنگاه دیگر سود حاصل، قابل قبول نیست. در سایر صنایع تولیدی، یک تامین‌کننده کوچک نمی‌تواند امیدی به رقابت با تامین‌کننده جهانی همان محصول داشته باشد، زیرا عرضه‌کننده دارای مقیاس جهانی است. در معدن، این رابطه بسیار ضعیف است، حتی اگر یک معدن کوچک به اندازه کافی غنی باشد نیز می‌تواند در بازار جهانی برای عرضه مواد معدنی رقابت کند. ممکن است چند روش متفاوت برای بهره‌برداری از یک ذخیره معدنی وجود داشته باشد اما وقتی نرخ فروش کامودیتی تغییر کند، بهترین روش برای بهره‌برداری از ذخیره نیز تغییر خواهد کرد.سرمایه انبساطی در معادن به طور قابل توجهی با سایر سرمایه‌های انبساطی صنایع دیگر متفاوت است. در مقایسه با صنایع دیگر باید گفت، معدنکار در سرمایه‌گذاری «غرق شده» است؛ سرمایه انبساطی به آن معنا که همواره با هزینه‌های ثابت هنگفت همراه بوده و بعضی هزینه‌های متغیر نیز به آن اضافه می‌شود.

برای نمونه، صنعت هواپیمایی دارای سرمایه انبساطی است اما با هزینه‌های ثابت و هزینه‌های متغیر کم، در حالی که هزینه‌های متغیر معدنکاری زیاد است. سرمایه‌گذاری و سرمایه‌پذیری بیش از حد صنعت هوایی را می‌توان به راحتی با تصحیح ساختار تغییر داد، یعنی در نهایت می‌توان هواپیما را فروخت و آن را برای ارائه سرویس در جای دیگری از جهان به پرواز در آورد. صاحبان سرمایه معادن نمی‌توانند این کار را انجام دهند چراکه به عنوان مثال اگر شما ۲۵۰ میلیون تومان در یک چاه سرمایه‌گذاری کرده باشید تا به ذخیره ماده معدنی دسترسی پیدا کنید، در هنگام واگذاری، ارزش دست دوم این چاه ارزش زیادی ندارد. نکته حائز اهمیت دیگر این است که باید از تاثیر سرمایه‌گذاری نامناسب بر بستر صنعت معدنکاری جلوگیری کرد تا سایرین نیز دچار ضرر نشوند. اگر تولید، بیشتر از تقاضا باشد، آنگاه نرخ کالاها به شدت کاهش می‌یابد، در نتیجه فعالان این صنعت پول خود را از دست خواهند داد. تفاوت مشهود معادن و دیگر صنایع این است که ساختار حفظ نمی‌شود و قابل بازگشت نیست، در حالی که در سایر صنایع، دارایی شرکت‌ها می‌تواند از کسب و کار، بیرون آمده و از سوی صاحب جدید فعالیت ادامه یابد و منابع و ذخایر کاهش نمی‌یابد. ما برای درک اقتصاد معدن باید ۵ ویژگی برجسته معادن را در مقایسه با بیشتر یا همه صنایع دیگر بدانیم. نخست اینکه هر معدن متفاوت است، زیرا هر ذخیره معدنی با دیگری متفاوت است.

دوم اینکه معدن یک صنعت با سرمایه انبساطی است که هزینه‌های زیادی دارد. سوم اینکه معدنکاری در مقیاس بزرگ، نیاز به تزریق مداوم سرمایه، حتی برای حفظ تولید خود دارد. چهارم اینکه دانش بالا مستلزم هزینه است، در غیر این صورت تصمیم‌گیری با اطلاعات ناقص انجام می‌شود. پنجمین مورد نیز اینکه به عنوان یک صنعت مادر، بازده به صعود و نزول، بسیار حساس است. دیدگاه نگارنده این است که باید اقتصاد معدن را درک کرده و با توجه به ویژگی‌های منحصر به فرد این اقتصاد برای سرمایه‌گذاری تصمیم بگیریم تا آینده‌ای مطمئن برای این صنعت داشته باشیم.
سیدسهراب حسینی - کارشناس معدن

دیدگاهتان را بنویسید