134383

صادرات اولویت ما نیست؛ نیاز داخل را تامین می‌کنیم

دنیای معدن -این روزها فولادسازان ایرانی حرف‌های بسیاری برای گفتن دارند و تلاش بسیاری برای مطرح کردن این صنعت در سطح خاورمیانه و جهان انجام داده‌اند؛ تا جایی که امروز کشورمان به عنوان چهاردهمین تولیدکننده فولاد در جهان شناخته شده است.

صبا نمایشی- با این وجود می‌بینیم که چالش‌ها و مشکلات بسیاری برای تولیدکنندگان محصولات فولادی و تامین‌کنندگان نیاز این واحدها وجود دارد که باید از سوی متولیان مورد توجه قرار گیرد. مدیرعامل فولاد هرمزگان نیز به عنوان یکی از تولیدکنندگان تختال در ایران به این موارد اشاره کرده و معتقد است ضمن ایجاد فضای رقابتی در بازار داخلی کشور، باید صادرات مواد اولیه صنایع فولادی همچون گندله و کنسانتره زمانی انجام شود که تمام نیاز واحدهای داخلی به این مواد تامین شده باشد. در ادامه، گفت‌وگو با فرزاد ارزانی، مدیرعامل این کارخانه را درباره مسائل روز در حوزه معدن و فولاد خواهیم خواند.


وضع عوارض صادراتی روی گندله، کنسانتره و سنگ‌آهن تا چه اندازه می‌تواند بر صادرات فولاد اثرگذار باشد؟
در زمینه وضع عوارض برای برخی محصولات معدنی در کشور در ابتدا باید به برخی نکته‌ها اشاره کنم. نخست اینکه اکنون در کشور یکسری نیازها به گندله و کنسانتره وجود دارد که باید از داخل تامین شود، چراکه ظرفیت تامین آن در داخل کشور وجود دارد اما اکنون از نظر صادراتی، عوارضی برای صادرات این مواد معدنی وجود ندارد و ممکن است تولیدکنندگان به سمت صادرات این محصولات بروند. حال اگر وضع عوارض به گونه‌ای باشد که با نرخ جهانی این محصولات همخوانی داشته باشد و صادرات را مقرون به صرفه کند، این تولیدکنندگان می‌توانند ضمن تامین نیاز داخلی، به صادرات نیز بپردازند. برای نمونه اگر نیازهای داخلی کشور در زمینه تختال به فولاد هرمزگان اعلام شود، ما اولویت را بر تامین نیاز داخل می‌گذاریم و بعد از آن به سمت صادرات پیش می‌رویم. درباره کنسانتره و گندله نیز می‌توان گفت از آنجایی که میزان تولید این دو محصول به ویژه گندله در کشور محدود است، شرکت‌های داخلی به آن نیاز دارند و از طرفی عوارضی نیز برای صادرات این۲ محصول وجود ندارد ممکن است به طور طبیعی صادر شود. البته صادرات در ذات خود خوب است اما چون ما اکنون در تامین آن با مشکل روبه‌رو هستیم، مفید نخواهد بود. بنابراین دولت می‌تواند به این موضوع ورود کند و با توجه به قیمتی که ما این مواد را صادر می‌کنیم و همچنین با توجه به نوسان بهای آن، عوارض را وضع کند تا تولیدکنندگان متضرر نشوند و مصرف‌کنندگان این محصولات نیز به راحتی تامین نیاز کنند زیرا ما برای تامین مواد اولیه نیز با مشکلات بسیاری روبه‌رو هستیم.


درحال‌حاضر دغدغه شما بیشتر تامین کدام یک از مواد اولیه است؟
گندله و آهن‌اسفنجی جزو آن دسته از مواد اولیه‌ای است که ما برای به‌دست آوردن آن با مشکلات بسیاری روبه‌رو هستیم و با چنگ و دندان مواد اولیه خود را تامین می‌کنیم زیرا ورودی ما گندله است و بعد از آن به آهن اسفنجی تبدیل می‌شود اما بنا به نیاز مجبوریم آهن اسفنجی را نیز خریداری کنیم. در واقع نیاز ما به گندله و آهن اسفنجی در دوره‌های مختلف با یکدیگر متفاوت است. برای نمونه ممکن است به دلیل انجام تعمیرات و بازسازی، امکان تولید گندله از آهن‌اسفنجی وجود نداشته باشد و ما نسبت به خرید آهن اسفنجی به شکل مستقیم اقدام کنیم. در اینجا باز هم به صادرات این مواد اشاره‌ای خواهم کرد. به نظر من برای اینکه صادرات کنسانتره، گندله و آهن اسفنجی برای شرکت‌ها مقرون به صرفه باشد و ما نیز در مقابل بتوانیم نیاز خود را تامین کنیم بهتر است دولت در این زمینه ورود کند و قیمت‌های صادراتی آنها را در نظر بگیرد و عوارض را به نوعی وضع کند که صادرات برای‌شان مقرون به صرفه باشد. در واقع دولت می‌تواند با نزدیک کردن قیمت‌های داخلی به قیمت‌های واقعی، صادرات محصولات را مقرون به صرفه کند. از طرفی شرایط باید به گونه‌ای باشد که تامین نیاز داخلی واحدهای فولادی نیز با سهولت بیشتری انجام شود.


آیا می‌توانید نیاز خود را از واحدهای تولیدکننده جدید گندله در کشور به‌دست آورید؟
درحال‌حاضر ما گندله مورد نیاز خود را از گل‌گهر و زرند کرمان تهیه می‌کنیم اما در کنار این موضوع در مجتمع‌های معدنی و صنعتی کشور همچون سنگان، شاهد راه‌اندازی و بهره‌برداری از واحدهای گندله‌سازی هستیم که یکی از آنها مربوط به فولاد مبارکه اصفهان است. این در حالی است که مسافت بین فولاد هرمزگان و واحدهای گندله‌سازی در سنگان بسیار زیاد است و اگر بخواهیم گندله مورد نیاز خود را از این مجتمع تامین کنیم باید هزینه بسیاری را صرف حمل‌ونقل کنیم. از این رو منطقی به نظر می‌رسد که تولید این واحدها به خراسان رفته و منطقه شمال و مرز کشور را تغذیه کند و در کنارش واحدهای فولادی که در مرکز و شمال کشور قرار دارند سهمیه خود را از گل‌گهر به ما بدهند یا سهمیه‌ای که اکنون فولاد خراسان یا دیگر واحدها در شمال یا مرکز کشور از گل‌گهر می‌گیرند به فولاد هرمزگان داده شود و این واحدها به دلیل نزدیک بودن به واحدهای گندله‌سازی در سنگان، سهمیه خود را از اوپال پارسیان بگیرند. گفتنی است درحال‌حاضر گل‌گهر بزرگترین تولیدکننده گندله در کشور است و می‌تواند نیاز ما را به این محصول تامین کند.


مشکلات شما درباره تامین نیاز مواد اولیه چیست؟
اکنون برخی از واحدهای معدنی و صنعتی که تولیدکننده موادی همچون گندله و کنسانتره هستند به سمت راه‌اندازی واحدهای فولادسازی رفته‌اند با این حال ما می‌توانیم نیاز گندله خود را از واحدی همچون گل‌گهر به‌دست آوریم. اکنون ما در سال به ۲/۵میلیون تن گندله نیاز داریم که آن را با سختی به‌دست می‌آوریم. در واقع باید این منابع به گونه‌ای سهمیه‌بندی و تقسیم شوند که همه بتوانند از آن سود ببرند. مجتمع معدنی و صنعتی گل‌گهر کرمان نیز تعهداتی برای تامین خوراک از سوی واحدهای فولادی کشور دارد که باید به آنها عمل کند. در این میان توزیع مواد اولیه باید به گونه‌ای انجام شود که رابطه برد- برد برای طرفین ایجاد شود. برای رسیدن به این هدف، منطقه جغرافیایی باید برای تامین نیاز کارخانه‌ها به مواد اولیه در نظر گرفته شود و هرکسی به هرجایی نزدیکتر بود از همانجا تامین نیاز کند.


درحال‌حاضر ستاد فولادی که در وزارت صنعت، معدن و تجارت ایجاد شده تا چه اندازه می‌تواند به صنعت فولاد کمک کند؟
درحال‌حاضر به دستور وزیر صنعت، معدن و تجارت، ستاد فولاد در این وزارتخانه تشکیل شده که می‌تواند منجر به اعتلای این صنعت شود. این بخش اکنون در دست ایمیدرو است. تمام اقدامات یاد شده، باعث می‌شود پازل‌های چیده شده در حوزه معدن و صنایع معدنی(فولاد) به شکل بهتری در کنار همدیگر قرار گیرند. همچنین در کنار ستاد فولادی، انجمن فولاد نیز در ایران راه‌اندازی شده و در حال فعالیت است که خود به عنوان پارلمان بخش خصوصی بوده و می‌توان به عنوان مرجع صنعت فولاد به آن نگریست.


با توجه به دسترسی فولاد هرمزگان به آب‌های آزاد، آیا واردات سنگ‌آهن و تبدیل آن به شمش در برنامه‌های‌تان تعریف شده است؟
ما تابع هلدینگ هستیم و فولاد مبارکه نیز به عنوان صاحب شرکت هر تصمیمی بگیرد از آن پیروی خواهیم کرد یعنی اگر هلدینگ فولاد مبارکه مواد اولیه را وارد کند ما می‌توانیم از این روش استفاده کنیم. در راستای این موضوع نیز باید گفت اکتشافات معدنی در کشور در حال انجام است و ایمیدرو نیز در این قضیه ورود پیدا کرده است. حال اینکه گفته می‌شود ممکن است نیاز ما به ماده اولیه برای صنعت فولادی در درون کشور تامین نشود خود موضوعی است که باید بررسی شود چراکه در ایران ذخایر نهفته‌ای وجود دارد که باید برای شناسایی آنها سرمایه‌گذاری شود.
اگر زمانی این اتفاق افتاد و واحدهای فولادی نتوانستند ماده اولیه مورد نیاز خود را از داخل کشور تامین کنند باید برای جلوگیری از ضرر و زیان کارخانه‌ها، به واردات روی آوریم. اکنون با توجه به نوع جابه‌جایی مواد معدنی مانند سنگ‌آهن در جهان که در تناژ بالا از سوی کشتی‌های ۴۰۰ تا ۶۰۰ هزار تنی انجام می‌شود هزینه جابه‌جایی موادمعدنی به میزان قابل توجهی کاهش پیدا می‌کند و ما می‌توانیم به این شکل هزینه کمتری نسبت به آنچه در داخل کشور برای جابه‌جایی موادمعدنی انجام می‌دهیم، پرداخت کنیم اما این راه‌حل برای زمانی است که ما در ایران نتوانیم نیاز اولیه‌مان را به‌دست آوریم. البته این موضوع به شکل جدی عملیاتی نشده و به عنوان یک گزینه در آینده مطرح است.


اواخر سال گذشته میلادی نرخ فولاد با رشد همراه بوده است. این افزایش نرخ تا چه حد روی میزان صادرات شما اثرگذار بوده است؟
ظرفیت فعلی فولاد هرمزگان ۱میلیون و ۵۰۰هزار تن است و قرار است در سال ۹۷ نیز همین میزان تولید داشته باشیم. درباره برنامه‌های خود برای سال آینده و توجه به رشد نرخ فولاد که در سال گذشته میلادی رخ داد نیز باید بگویم پیش‌بینی و تحلیل‌ها بر این است که در امسال میلادی( ۱۳۹۶ خورشیدی) نسبت به سال گذشته تغییرات آنچنانی در بهای جهانی فولاد نخواهیم داشت اما آمادگی لازم را داریم تا اگر تقاضای داخلی تغییر کرد، خود را با بازار صادراتی تنظیم کنیم. در واقع این موضوع از گذشته در برنامه‌های ما جای داشته است. به این شکل بعد از تامین بازار داخل، بقیه محصولات را صادر می‌کردیم اما اکنون این قضیه امکان‌پذیر نیست زیرا قراردادهای بلندمدت با خارجی‌ها بسته‌ایم و نمی‌توانیم به قول و قرارهای‌مان پایبند نباشیم. برای نمونه ما به یکی از کشورها قول صادرات سالانه ۵۰هزار تن محصول را داده‌ایم در نتیجه نمی‌توانیم بدقولی کنیم پس باید برنامه‌ریزی منسجمی برای صادرات‌مان انجام دهیم. در این زمینه شاهدیم که تحلیل بازار داخلی، خارجی و رصد بازار از سوی هلدینگ فولاد مبارکه انجام شده و این اطلاعات به اشتراک گذاشته می‌شود و ما نیز بر مبنای بودجه خود در هر سال به جلو حرکت می‌کنیم. به نظر من، شرکت‌هایی موفق هستند که بتوانند شرایط خود را با بازار جهانی تطبیق دهند. در فولاد هرمزگان نیز با توجه به بازار صادراتی‌مان و برنامه‌ریزی خود فکر می‌کنیم صادراتی شبیه امسال خواهیم داشت. مگر اینکه یکسری اتفاقات عجیب در بازار رخ دهد زیرا تغییرات در چین بازار را متاثر می‌کند.


وضع تعرفه وارداتی فولاد تا چه اندازه می‌تواند بر این صنعت اثرگذار باشد؟
بحث تعرفه همیشه در ایران مطرح بوده است. حال اینکه چین بخواهد دامپینگ داشته باشد یا عوارض صادراتی برای تولیدکنندگان فولادی خود وضع کند، بر بازار جهانی فولاد اثرگذار خواهد بود اما آنچه مسلم است اینکه ضمن مشخص بودن توان داخلی تولیدکنندگان فولادی، نیاز کشور به محصولات فولادی مشخص است و ما بر این اساس به تولید محصول اقدام می‌کنیم و اگر نیازی از سوی بازار داخلی برای ما تعریف نشود یا درخواستی از سوی مصرف‌کنندگان داخلی نداشته باشیم به صادرات روی می‌آوریم. حال در این میان وضع تعرفه به ما کمک می‌کند تا بتوانیم در برابر رقابت‌های ناسالم ایستادگی کنیم. برای نمونه اگر محصول غیر استاندارد در کشور وارد شده، باید کنترل روی محصولات وارداتی شدت بیشتری پیدا کند و استانداردسازی نیز در تمامی کارخانه‌های تولیدکننده فولاد در نظر گرفته شود. همچنین تعرفه وارداتی محصولات فولادی به ما کمک می‌کند از ظرفیت حداکثری داخلی کشور استفاده کنیم. گفتنی است نرخ تمام شده محصول ایرانی بر اساس نرخ مواد اولیه داخل کشور، تعیین می‌شود و بعد از این مرحله محصول وارد بورس شده و در آنجا تعیین نرخ می‌شود. حال اینکه گفته می‌شود برخی محصولات خود را با نرخ بالاتری در بازار عرضه می‌کنند درست نیست زیرا بهای آب، برق و... مشخص است. در بورس، نرخ پایه مشخص می‌شود و ما بر اساس آن محصول را به فروش می‌رسانیم. در واقع کشف نرخ در بورس است که بازار رقابتی دارد اما زمانی که وارد بازار صادراتی می‌شویم شرایط تغییر می‌کند زیرا باید با نرخ جهانی در این بازار حضور پیدا کنیم. به عنوان نمونه ما با اوکراین و روسیه در بازار جنوب شرقی آسیا رقیب هستیم و وقتی آنها نیز وارد این بازار می‌شوند اگر نرخ ما رقابتی نباشد یا از استانداردهای بین‌المللی برخوردار نباشد نمی‌توانیم محصولات خود را به فروش برسانیم. تناژ و عرضه محصول در زمان نیز مهم است و با باز کردن جای خود در بازار و جلب نظر و اعتماد مشتریان می‌توانیم در این بازارها موفق شویم. در واقع ما پیرو بازار جهانی هستیم و در بازار داخلی نیز نرخ پایه را بر اساس هزینه‌های داخلی و در بورس تعیین می‌کنیم.


آیا فولاد هرمزگان قصد دارد در زمینه تولید دیگر محصولات فولادی وارد عمل شود؟
اکنون فولاد هرمزگان به تولید اسلب می‌پردازد و امیدواریم با بستن قرارداد توسعه‌ای که اکنون مراحل فاینانس را طی می‌کند بتوانیم خط نورد گرم راه‌اندازی کنیم تا تختال تولید شده در این کارخانه را به ورق تبدیل کرده و بخشی از آن نیاز داخل را تامین کند و بقیه نیز به بازار صادراتی فرستاده شود. در این میان ظرفیتی که برای این واحد در نظر گرفته‌ایم نیازمند مطالعه است. البته گفتنی است خط‌های نورد با ظرفیت زیر ۳میلیون تن صرفه اقتصادی ندارد. درباره سرمایه‌گذاری برای اجرا شدن این طرح، می‌توان از فاینانس خارجی یا ادغام چند گروه استفاده کرد. در واقع ما ۱۰۰درصد به دنبال ایجاد تنوع در تولید محصولیم تا بتوانیم محصولات خود را به ارزش افزوده بالاتر نزدیک کنیم.


ارتباط شما با کشورهای حوزه خلیج‌فارس چگونه است؟
ما محصولی برای فروش به کشورهای حوزه خلیج‌فارس نداریم زیرا آنها کارخانه‌ای ندارند تا بتوانند تختال را به ورق تبدیل کنند. در واقع بیشتر کشورهای خلیج‌فارس از فولاد مبارکه نیاز خود را تامین می‌کنند. این کشورها در واقع مصرف‌کننده ورق گرم یا سرد هستند و آن را از فولاد مبارکه خریداری می‌کنند. البته عربستان خطوط نورد راه‌اندازی کرده و ورق گرم تولید می‌کند. گفتنی است ورق گرم در صنایع سنگین و نیمه سنگین مورد استفاده قرار می‌گیرد.


مهم‌ترین زیرساخت مورد نیاز برای بخش معدن و واحدهای فولادی چیست و چه کسانی باید آن را تامین کنند؟
خطوط ریلی به عنوان یکی از مهم‌ترین زیرساخت‌ها در بحث حمل‌ونقل تعریف شده و این بخش از نظر اقتصادی و مسئولیت‌های اجتماعی جایگاه بسیار بالایی دارد و باید مورد توجه قرار گیرد. ما یک شرکت خصوصی هستیم و غیرمنطقی است که به دنبال منافع خود نباشیم. در واقع به دنبال ایجاد کسب و کار مناسب و رونق گرفتن کارهای خود هستیم. در این میان وظیفه مدیران و متولیان حوزه معادن و صنایع‌معدنی است تا این منافع را به یکدیگر پیوند دهند. بنابراین به نظر می‌رسد بهتر است دولت و سازمان ایمیدرو در این زمینه ورود کنند و با ایفای نقش متولی در این حوزه، تمامی واحدهای تولیدکننده و مصرف‌کننده را در یک راستا سوق دهند.

دیدگاهتان را بنویسید