164429

لشگرکشی استقلال با پیشکسوتان جواب می‌دهد؟

باشگاه استقلال در کنار محمود فکری بسیاری از پیشکسوتان استقلال را قرار داده که روشن نیست حضور این افراد تا چه اندازه به باشگاه استقلال کمک کند.

انتخاب سرپرست باشگاه، سرمربی و اعضای کادر فنی علی‌الظاهر استقلال را نسبت به روزهای پایانی لیگ بیستم و ایامی که در لیگ قهرمانان حضور داشت در وضعیت باثبات‌تری قرار داده است اما باید باور داشت که فضای امروز هرگز دلیلی بر موفقیت قطعی آبی‌ها در لیگ بیستم نیست. حال چنانچه استقلال از نظر فنی همه ستاره‌هایش را در اختیار داشته باشد احتمالاً تیم پرشانسی برای قهرمانی لیگ بیستم محسوب می‌شود، اما به‌واقع اگر کنترلی بر حواشی و عوامل بازدارنده داخلی و خارجی نباشد استقلال همچون فصل قبل که از نظر فنی یکی از بهترین تیم‌های لیگ محسوب می‌شد باز هم راهی به موفقیت نخواهد داشت و محکوم به شکست خواهد بود.
باشگاه استقلال نه از مدیری برخوردار است که سرد و گرم فوتبال را چشیده باشد و با زیر و بم تیمداری در چنین سطحی آشنا باشد و نه خود فکری تا کنون مربیگری در چنین تیمی را تجربه کرده است. در واقع استقلال با مدیری مواجه است که شاید به‌واسطه فعالیت در وزارت ورزش با اداره چنین مجموعه‌هایی آشنا باشد، اما یقیناً با کار در چنین سطحی بیگانه است و ممکن است آزمون و خطاهای وی نیز استقلال را در آینده چند گامی عقب بیندازد. محمود فکری نیز از تجربه صددرصدی برای مربیگری در استقلال برخوردار نیست. هرچند او به‌زعم خیلی‌ها با شایستگی بر صندلی مربیگری استقلال تکیه زد اما حقیقتاً خود محمود نیز هیچگاه در چنین سطحی مربیگری نکرده است و کار دشواری برای موفقیت در استقلال لیگ بیستم دارد.
بی‌شک یکی از دلایلی که باعث شد تصمیم‌گیران در باشگاه استقلال دور و بر محمود فکری را شلوغ کنند و غالب پیشکسوتان این باشگاه را به‌نوعی به کار بگیرند همین مسأله است. حضور صمد مرفاوی در کادر، پرویز مظلومی در پست سرپرستی، نصرالله عبداللهی به‌عنوان مدیر فنی و گاهاً مشاوره‌های بهتاش فریبا پرده از این دکترین برمی‌دارد، اما به‌واقع باشگاه استقلال باید عناصری درون خود داشته باشد که با فوت و فن عبور از حواشی برخاسته از اتفاقات لیگ آشنا باشند و حواشی را به حداقل برسانند و شاید هیچ‌یک از این چهره‌ها در کوران لیگ نتوانند در مقابل برخی حواشی به‌خوبی ایستادگی کنند. از طرفی به‌کارگیری افراد متعدد در بخش‌های گوناگون تیم ممکن است موجب تشتت آرا نیز بشود که این خود نیز حاشیه‌ساز است.
در فصل بیستم آنچه بیش از همه استقلال را از موقعیت رسیدن به قهرمانی دور کرد حواشی درونی و بیرونی بود. گرچه جدایی استراماچونی نیز مزید بر علت شد تا استقلال دچار سردرگمی مقطعی شود اما بیش از همه حواشی به وجود آمده که هر یک عوامل گوناگونی را پشت خود می‌دید، اجازه نداد استقلال در بازی‌های بزرگ و مهم نتیجه‌ای که مدنظرش است را به دست آورد و به‌رغم شایستگی‌های فنی به آنچه می‌خواهد دست یابد. استقلال اصولاً تیم پررمز و رازی است که در لحظه می‌تواند سرنوشت زیرمجموعه خود را دستخوش تغییراتی کند. به یاد می‌آوریم که احمد سعادتمند قبل از فینال جام حذفی چه وعده‌هایی به هواداران می‌داد و حتی از جشنی بزرگ رونمایی می‌کرد، اما درست در آن نقطه‌ای که استقلال باید نتیجه می‌گرفت تیم از هم پاشید و آبی‌ها حتی به جام قهرمانی لیگ برتر نیز نرسیدند تا با آه و افسوسی عمیق صحنه رقابت در لیگ بیستم را ترک کنند و او نیز به‌سرعت از مدیریت استقلال کنار گذاشته شود.
استقلال در سال‌های اخیر آنقدر ناکامی داشته که فرصت آنچنانی در اختیار این تیم مدیریتی و فنی قرار نخواهد داد. حال شاید برخی از ایجاد موقعیتی سه‌ساله برای محمود فکری سخن به میان می‌آورند اما بعید است هواداران استقلال حوصله و تحمل چنین پروسه‌ای را داشته باشند و چنانچه آبی‌ها با همین مجموعه به موفقیت نرسند هیچ تضمینی به ادامه کادر فنی فعلی و کادر مدیریتی نخواهد بود و تصمیم‌گیری‌ها باید به شکلی باشد که استقلال با کمترین اشتباه ممکن به سمت جام لیگ بیستم حرکت کند که لازمه رسیدن به چنین موقعیتی برخورداری از عناصری‌ است که توان مقابله با حواشی داخلی و خارجی را داشته باشند.
چیزی که اکنون از استقلال لیگ بیستم پیش روی‌مان قرار دارد حضور افرادی است که پیش‌تر امتحان خود را پس و در بزنگاه‌ها عیار خود را نشان داده‌اند. حال شاید تنها محمود فکری باشد که بعد از گذران دورانی در مربیگری امیدواری‌هایی را برای شکل‌گیری یک استقلال متفاوت ایجاد کند.

دیدگاهتان را بنویسید